استراتژی های تغییر کسب و کار چیست؟

استراتژی‌های تغییر کسب‌وکار، که به عنوان استراتژی‌های مدیریت تغییر نیز شناخته می‌شوند، برنامه‌های عملی هستند که به سازمان‌ها کمک می‌کنند تا تغییر کنند، تکامل یابند و با تغییرات، فرصت‌ها و اختلالاتی که احتمالاً در آینده آشکار می‌شوند، سازگار شوند.

اصول استراتژی‌های تغییر کسب‌وکار بر مهارت‌ها و شایستگی‌های مورد نیاز برای بررسی چشم‌انداز کسب‌وکار، شناسایی فرصت‌ها و آسیب‌پذیری‌ها، تصمیم‌گیری، تدوین یک برنامه عمل واضح و اجرای موفقیت‌آمیز آن تمرکز دارد.

در دنیای امروز – جایی که ترجیحات تکنولوژیکی مشتریان و همچنین عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی همگی بر چشم انداز کسب و کار تأثیر می گذارند – برای سازمان ها ضروری است که چابکی برای سرمایه گذاری از فرصت ها و اجتناب از تهدیدها داشته باشند.

بسیاری از مردم از تغییر می ترسند. استراتژی‌های تغییر کسب‌وکار با ارائه نقشه‌ای به شرکت‌ها می‌کوشند تا این ناراحتی را کاهش دهند که به آنها کمک می‌کند در طول گذارهای حیاتی پیشرفت کنند.

تغییر برای سازمان‌ها برای رقابتی ماندن در بازار و رشد حیاتی است. به همین دلیل است که ترکیب استراتژی‌های تغییر کسب‌وکار برای آماده‌سازی مناسب رهبران و کارکنان آن‌ها برای آنچه در پیش است ضروری است.

پیشنهاد می کنیم مقاله مشاوره مدیریت استراتژیک را مطالعه کنید

کسب و کارها باید با یک چرخه بی پایان تغییر کنار بیایند. یکی از کلیدهای موفقیت در تجارت، توانایی سازگاری با تغییرات یا ایجاد اختلال در ایجاد تغییراتی است که به نفع شما باشد.

متغیرها و نیروهای زیادی در محیط کسب‌وکار وجود دارند که بر نیاز سازمان به تغییر تأثیر می‌گذارند، اما ما دوست داریم بگوییم: «محرک یا هدایت شو». این بدان معنی است که شما یک انتخاب دارید: می توانید به تغییراتی که به شما تحمیل می شود واکنش نشان دهید یا می توانید فعال باشید و تغییری را که در راه است شکل دهید.

چه عواملی بر استراتژی های تغییر کسب و کار تأثیر می گذارد؟
تعدادی از عوامل وجود دارد که رهبران را وادار می کند تا استراتژی هایی را برای اجرای تغییر، ترکیب کنند:

تغییرات ساختاری داخلی
انتقال‌هایی مانند ادغام و تملک یا توسعه، شرکت‌ها را ملزم می‌کند تا استراتژی‌ها و مأموریت‌های خود را دوباره تنظیم کنند. این ممکن است شامل تغییر در مدیریت و/یا ادغام بخش‌های خاص باشد تا به کسب‌وکار اجازه دهد تا نیازهای مشتریان و تقاضاهای بازار را بهتر برآورده کند.

رقابت
سازمان ها صرف نظر از شکل یا اندازه ای که دارند، نمی خواهند  رقبا  از آنها پیشی بگیرند.ولی قطعا رقابت در کسب و کار باعث بهبود کیفیت در خدمات می شود.

در چشم‌انداز اقتصادی در حال تحول، نباید تعجب‌آور باشد که کسب‌وکارها گاهی اوقات تغییر ساختار برند، ارزش‌ها یا محصولات خود را انتخاب می‌کنند و گاهی تغییرات چشمگیری در صنعت خود ایجاد می‌کنند. همانطور که راه حل های رقیب تغییر می کند، شما نیز باید تغییر کند. این تنها راه برای حفظ مزیت رقابتی پایدار است و ممکن است نیاز به تغییر جهت یا تمرکز داشته باشد، مانند ایجاد مفاهیم، فرآیندها یا مشارکت‌های جدید یا نوآورانه.

پیشنهاد می کنیم مقاله مدل تعالی سازمانی را هم مطالعه کنید

جامعه و فرهنگ
نیازها، سلیقه ها و مشکلات مشتریان در جریان است. شما باید از این تغییرات آگاه باشید و آماده تکامل و اختراع مجدد خود باشید تا از فرصت ها استفاده کنید و از خطرات ناخواسته جلوگیری کنید. هر نوع سازمانی باید به اندازه کافی انعطاف پذیر و چابک باشد تا بتواند جهت دستیابی به نتایج مورد نظر خود را تغییر دهد.

فن آوری
همانطور که فناوری به طور مداوم پیشرفت می کند و گسترش می یابد، شرکت شما باید با پیشرفت هایی که می تواند سیستم ها، فرآیندها، ارتباطات، محصولات و خدمات شما را بهبود بخشد، همراهی کند. سازمان‌های قابل تغییر کنجکاو هستند و از یادگیری، آزمایش و رشد استقبال می‌کنند. برای موفقیت، سازمان ها باید ریسک های هوشمندانه ای را در حین ساختن و خلق آینده بپذیرند.

پیشنهاد می کنیم مقاله برنامه ریزی استراتژیک را مطالعه کنید

پنج رویکرد برای تسریع در استراتژی تغییر کسب و کار چیست؟
چندین استراتژی مدیریت تغییر کسب‌وکار وجود دارد که رهبران می‌توانند از آنها برای بهینه‌سازی تخصیص منابع، هدایت و مدیریت مؤثر تغییرات و تغییر واقع‌بینانه کسب‌وکار خود در جهت دلخواه در هنگام انجام تغییرات تجاری استفاده کنند:

1. جلسات هم ترازی
در هسته آنها، استراتژی های مدیریت تغییر کسب و کار همه در مورد گفتگو هستند. موفقیت به گرد هم آوردن افراد مناسب برای بررسی چالش ها و مسائل و همچنین فرصت ها و مزایا بستگی دارد.

این جلسات به تیم یا تیم‌های رهبری شرکت در هر عملکرد یا سطحی در کسب‌وکار اجازه می‌دهد اولویت‌ها را تعیین کنند، ابتکارات را برای پیگیری انتخاب کنند، و روایتی درباره مسیر آینده ایجاد کنند که می‌تواند در سراسر کسب‌وکار ترجمه و تقسیم شود. 

پس از شروع، تیم استراتژی تغییر کسب و کار مسئول تکمیل کار و تامین منابع و بودجه لازم خواهد بود. هر شش ماه یک بار، یک جلسه تجدید نظر برای تنظیم مجدد تیم و انجام اصلاحات دوره ای در صورت لزوم مورد نیاز است.

2. انجمن نتایج
همراهی با جلسات بسیار مهم همسویی که جهت شرکت را تعیین می کند چیزی به نام “تالار نتایج” است. اینجاست که تیم‌های استراتژی تغییر کسب‌وکار در قبال پیشرفت پاسخگو هستند و موانع و پاسخ‌ها برای اطمینان از موفقیت پایدار با ابتکارات کلیدی و پروژه‌های خاص ترسیم می‌شوند. این انجمن ها برای تشویق گفتگوهای مفید و سازنده و همچنین ارائه نظارت مورد نیاز برای تحقق نتایج مورد نظر با سرعت مطلوب طراحی شده اند.

تالار گفتمان نتایج محل مناسبی برای بحث در مورد حقایق وحشیانه و واقعیت های خشن است. این روشی را برای گفتگوهای شجاعانه در مورد ابتکارات تغییر که نیاز به تسریع دارند و بحث در مورد حمایت لازم برای انجام این کار فراهم می کند.

این انجمن همچنین فرصتی برای تصمیم‌گیری فراهم می‌کند که آیا منطقی است که روی برخی ابتکارات «ترمز ضربه بزنید» یا حتی برخی از کارهای تغییر استراتژیک را که دیگر با استراتژی کلی کسب‌وکار مطابقت ندارد، کنار بگذارید.

3. تغییر فرهنگ
صادقانه بگوییم، پذیرش تغییر و استراتژی‌های کسب‌وکار جدید نیاز به ذهنیت متفاوتی دارد، و مهم است که بگوییم هر یک از اعضای سازمان به نوعی مسئول مشارکت در ابتکارات تغییر و چشم‌انداز استراتژیک سازمان هستند. این کار به تنهایی در حیطه تیم مدیریت ارشد تجاری نیست.

برای به دست آوردن کشش واقعی، همه باید بر اساس تغییر عمل کنند. همه باید تعیین کنند که چگونه مناسب هستند و چرا برای کسب و کار و استراتژی های تغییر آن اهمیت دارند.

در واقع، هرکسی باید فکر کند و برنامه اقدام خود را برای تغییر ترسیم کند که هماهنگ است و از استراتژی تغییر سازمان حمایت می کند. هر کسی راه حلی برای مشکل کسی است؛ همه ما مشتریان و ذینفعانی برای خدمت داریم، بنابراین همه ما باید تغییر، تطبیق و تغییر شکل دهیم. این باید یک پدیده در سطح سازمانی باشد که در DNA و ذهنیت هر یک از اعضای سازمان گنجانده شده باشد.

4. یادگیری
برای موفقیت در استراتژی‌های تغییر کسب‌وکار، یک کسب‌وکار باید فرصت‌های یادگیری را برای افراد فراهم کند که به آنها امکان می‌دهد مهارت‌ها و شایستگی‌های جدیدی را توسعه دهند و یاد بگیرند که چگونه از ابزارها و الگوهایی استفاده کنند که به افراد در همه سطوح کمک می‌کند تا به عوامل تغییر استراتژیک تبدیل شوند.

بسیاری از مردم به طور طبیعی در برابر تغییر مقاوم هستند. آنها به وضعیت موجود وابسته می شوند و از خطراتی که ممکن است همراه با این تغییر باشد می ترسند. برخی دستورالعمل‌ها در مورد اینکه چگونه کمی جسورتر، خلاق‌تر، نوآورتر و سازنده‌تر باشند، به افراد کمک می‌کند تا از نظر ذهنی برای تغییر آماده شوند و به طرفداران تغییر تبدیل شوند.

مردم باید جسور و تشویق شوند تا آزمایش کنند، وارد «بالکن» شوند، و استراتژی‌های تغییر کسب‌وکار و مشارکت‌های شخصی آن‌ها در این ابتکارات را از منظر «تصویر بزرگ» ببینند.

همه باید مانند یک سرمایه گذار فکر کنند و تعیین کنند که چه زمانی و کجا می توانند ریسک های هوشمندانه ای را انجام دهند که به آنها کمک می کند تا سازمان را تغییر دهند و پیشرفت کنند تا بتواند در یک محیط تجاری پویا انعطاف پذیرتر و چابک تر باشد.

5. اعمال اختیار
خواه این منافع شخصی باشد، سوء تفاهم یا تحمل کم برای تغییر، برخی از افراد دائماً در برابر تغییراتی که کسب و کار نیاز دارد مقاومت می کنند. گاهی اوقات، سازمان ها زمان کافی برای آماده سازی کارکنان برای تغییر را ندارند.

در این شرایط، کسب‌وکارها اغلب تصمیم می‌گیرند تغییرات را به سرعت از طریق استراتژی‌های اجباری مانند انجام نقل و انتقالات یا اخراج انجام دهند. این استراتژی به شما کمک می کند تا در یک بازه زمانی خاص به آنچه نیاز دارید دست یابید، اما هشدار داده شود: این رویکرد ممکن است باعث ایجاد نارضایتی و بدنامی شود.

با وقوع رویدادهای غیرمنتظره، رهبران سازمانی باید استراتژی های تغییر کسب و کار را ایجاد و حفظ کنند. تا بهترین نتیجه حاصل شود.

نویسنده:مرضیه حسینی مدیر عامل شرکت کاوشگران بهبود کیفیت مشاوره منابع انسانی و استراتژیک