مدیریت شغلی ، مدل و مزایای آن

مدیریت شغلی فرآیندی است که توسط آن برنامه ریزی شغلی سازمانی پیاده سازی می شود. برای داشتن فضایی که موجب پیشرفت شغلی شود، پشتیبانی عالی مدیریتی لازم است.

برای تشویق پیشرفت شغلی تلاش های اداره منابع انسانی تأثیر کمی ندارد مگر اینکه توسط مدیران پشتیبانی شود. مدیریت عالی و تعهد آن بسیار مهم است. بدون مدیریت، مدیران سطح متوسط ممکن است حمایت کمتری از نگرانی های برنامه ریزی شغلی زیردستان خود نشان دهند.

لذا باید کلیه فعالیت های منابع انسانی در سازمان با هماهنگی انجام شود و از مناطق مختلف مدیران منابع انسانی حداقل باید به عنوان مشاور درگیر شوند. برنامه ریزی شغلی باید برای همه اعضای سازمان باز باشد و آنها باید انعطاف پذیر باشند تا انواع مختلفی از تفاوت های فردی که با آن روبرو می شوند را در خود جای دهند.

بازخورد واقع گرایانه باید با محوریت موفقیت روانی به شرکت کنندگان ارائه شود نه اینکه فقط پیشرفت باشد. بدون بازخورد در مورد تلاش های شغلی خود در توسعه، کارمندان دشوار است که سالها آن را حفظ کنند، آماده سازی گاه برای رسیدن به اهداف شغلی لازم است.

ادارات منابع انسانی می توانند این اطلاعات را از چند طریق ارائه دهند. یک راه این است که به کارمندان بازخورد خود را در مورد تصمیمات مربوط به تعیین شغل اعلام کنید.

این بازخورد سه هدف دارد:

  • برای اطمینان از کارکنان دورافتاده که هنوز ارزش خود را دارند و در صورت واجد شرایط بودن، برای تبلیغات بعدی در نظر گرفته می شوند،
  • توضیح اینکه چرا آنها انتخاب نشده اند.
  • برای نشان دادن اقدامات خاص توسعه حرفه ای که باید انجام دهند. برای بازخورد کارکنان در مورد عملکرد شغلی خود، بسیاری از بخشهای منابع انسانی روشهای رسمی ارزیابی عملکرد را توسعه می دهند.

برای اجرای برنامه های جدید باید با برنامه های آزمایشی کوچک آغاز کنید چون بر ارزیابی دوره ای مهارت ها و تجربیات کارکنان از خود برنامه تأکید دارد. نقش سرپرستان بسیار مهم است.

نقش آنها شامل برقراری اطلاعات در مورد شغل می باشد. مشاوره برای کمک به زیردستان در شناسایی مهارت ها و گزینه ها؛ ارزیابی عملکرد، نقاط قوت و ضعف زیردستان؛ مهارت ها و رفتارهای مربیگری یا تدریس؛ مشاوره در مورد واقعیت های سازمان؛ خدمت به عنوان مربی یا الگوی نقش برای زیردستان. کارگزاری، یا جمع کردن زیردستان و کسانی که ممکن است دارای موقعیتهایی بهتری باشند که برای آنها مناسب باشد. و مراجعه به زیردستان برای فرصتها

 

عناصر اصلی برای مدیریت مسیر شغلی

  • هماهنگی با سایر فعالیت های منابع انسانی.
  • دخالت سرپرستان.
  • استفاده از مدیران منابع انسانی به عنوان مشاور.
  • ارزیابی مهارت دوره ای.
  • بازخورد واقع گرایانه در مورد پیشرفت شغلی.
  • پشتیبانی مدیریت برتر.
  • دسترسی برابر است و ثبت نام را باز می کند.
  • تمرکز روانشناختی بر موفقیت است نه پیشرفت.
  • انعطاف پذیری برای نیازهای فردی.
  • شرایط آب و هوایی برای پیشرفت شغلی.
  • برنامه های آزمایشی کوچک.
  • ارزیابی برنامه دوره ای.

مدیریت مسیر شغلی

 

مدیریت شغلی یک فرآیند در حال انجام است. بدون خطاهای مداوم، مدیریت آگاهی و فعال شغلی ممکن است طولانی و تکرار شود.

علاوه بر این، تغییر محیط نیاز به مدیریت شغلی مداوم دارد. به قول (B.M. Staw and J. Ross (1987 ، “مدیریت شغلی فرآیندی است که توسط آن افراد اهداف و استراتژی شغلی را توسعه می دهند، و آن را پیاده سازی و نظارت می کنند.” مدیریت شغلی مدیریت فعال و هدفمند یک حرفه را با یک فرد توصیف می کند.

مدیریت شغلی ترکیبی از برنامه ریزی ساخت یافته و انتخاب فعال مدیریت حرفه ای شخص است. نتیجه مدیریت موفقیت آمیز شغلی باید شامل تحقق شخصی، تعادل کار / زندگی، دستیابی به هدف و امنیت مالی باشد.

Greenhaus و Callanan بر این عقیده اند که مدیریت شغلی روندی مداوم است که توسط شخص انجام می شود:

  1. اطلاعات مربوط به خود و دنیای کار را جمع آوری می کند.
  2. تصویری دقیق از استعدادها، علاقه ها، ارزش ها و سبک زندگی ترجیحی خود تهیه می کند.
  3. اهداف شغلی واقع بینانه را توسعه می دهد.
  4. استراتژی برای دستیابی به هدف را تدوین و پیاده سازی می کند.
  5. درمورد تأثیر استراتژی و ارتباط اهداف، بازخورد کسب می کند.

مدیریت شغلی فرآیند مادام العمر سرمایه گذاری در منابع می باشد که برای رسیدن به اهداف شغلی شما است. بناربریان اینگونه میتوان گفت که مدیریت شغلی یک رویداد واحد نیست، بلکه یک روند مداوم است که یک ضرورت برای سازگاری با خواستهای متغیر اقتصاد قرن بیست و یکم است.

اگرچه تاکتیکها متفاوت خواهند بود، مدیریت شغلی برای مدیریت در طول سالهای کاری، یادگیری مادام العمر شخصی و شبکه روابط ما، بر دو دارایی اصلی سرمایه گذاری متمرکز است.

مدیریت شغلی با دو پیشرفت سرو کار دارد که یکی پیشرفت شغلی و دیگری پیشرفت شخصی می باشد، اگرچه این دو پیشرفت یکسان نیستند. توسعه شغلی فرایند مادام العمر مدیریت یادگیری، کار، اوقات فراغت و انتقال به منظور حرکت به سمت آینده ای است که شخصاً مصمم و در حال تکامل است.

مطالعه پیشرفت شغلی به چگونگی مدیریت شغل خود در سازمانها و بین سازمانها و چگونگی ساختار سازمانها در پیشرفت شغلی اعضای خود می پردازد، همچنین می تواند در اکثر سازمانها به برنامه ریزی جانشینی گره خورده باشد.

در حالی که رشد شخصی عبارت است از صورت فلکی کل عوامل روانشناختی، جامعه شناختی، آموزشی، جسمی، اقتصادی و شانس که برای تأثیر در ماهیت و اهمیت کار در کل طول عمر هر فرد خاص ترکیب شده است.

آنها پیشنهاد می کنند که مدیریت موثر شغلی نیازمند:

  1. دانش عمیق خود کارمند و تصویری دقیق از محیط.
  2. توسعه اهداف واقع بینانه که با ارزش ها، علاقه ها، توانایی ها و سبک زندگی مطلوب سازگار باشد،
  3. توسعه و اجرای استراتژیهای شغلی مناسب
  4. فرایند بازخورد مداوم که در صورت تغییر وضعیت امکان سازگاری را فراهم می کند.

مزایای رهبری مسیر شغلی

خدمات مدیریت شغلی هم برای سازمان و هم برای افراد سودمند است.

  • در حال توسعه کارمندانی مزایای ایجاد مشارکت با کارفرمای خود را درک کنند.
  • از پاداشهای یک نیروی کار که به ابزارهای لازم برای تقویت نقاط قوت آنها داده شده است، بهره می برند.
  • افزایش روحیه کارکنان با کمک به آنها در تجسم شغل خود در یک سازمان.
  • حمایت از مدیر منابع انسانی که باید کارمندان را جذب، حفظ، توسعه و خاتمه دهد.
  • ایجاد بینش مورد نیاز برای افزایش تعهد و رضایت کارکنان.
  • کسب پشتیبانی از کارمندان برای اجرای اهداف و استراتژی های مهم اقتصادی.
  • خدمات مدیریت شغلی باعث افزایش انگیزه و تعامل کارکنان نسبت به کارفرمای خود می شود.
  • شناسایی مهارتها، علایق و اهداف شغلی کارکنان.
  • فرصتی برای کارمندان برای کشف فرصتهای شغلی جدید.
  • تدوین برنامه اقدام شغلی شخصی.
  • فراهم کردن تاکتیک های پیگیری برای فرد برای اطمینان از مطابقت اهداف وی با اهداف شغلی وی.

مدل مدیریت مسیر شغلی

یک مدل، تصویر یا بازنمایی از واقعیت است.

این انتزاعی از واقعیت است. این یک استاندارد یا نمونه برای تقلید یا مقایسه است. این مجموعه شامل مجموعه متغیرهایی است که به صورت مشخص با یکدیگر در ارتباط هستند تا بتوانیم برخی از قطعه های جهان را بهتر بشناسیم. مدل مدیریت شغلی توصیف می کند که مردم چگونه باید مشاغل خود را مدیریت کنند. مدل مدیریت شغلی از چند مؤلفه مهم تشکیل شده است.

  1. اکتشاف شغلی.
  2. خود آگاهی.
  3. تعیین هدف.
  4. توسعه استراتژی.
  5. اجرای استراتژی.
  6. بازخورد.
  7. ارزیابی شغلی.

 

مؤلفه های مهم مدل مدیریت مسیر شغلی را در زیر توضیح می دهیم.

  1. اکتشاف شغلی

اکتشاف شغلی جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به موضوعات مرتبط با شغل است.

باید از استعداد، علاقه، ارزشها و اهمیت خود آگاه باشد، اهمیت کار در کل زندگی، در مورد مشاغل جایگزین در داخل یا خارج از سازمان است. اکتشاف شغلی باعث افزایش آگاهی می شود.

بیشتر افراد خودشان را نمی شناسند. یکی از پیامهای مهمی است که فیلسوف بزرگ سقراط پیشنهاد کرده است: “خود را بشناس “. آنها ممکن است نقاط قوت را در مناطقی خاص بیش از حد ارزیابی کنند و خود را قضاوت کنند که از استعداد واقعی تری برخوردار هستند.

دو نوع اکتشاف شغلی – خود اکتشافی و اکتشاف محیطی وجود دارد. اکتشاف شغلی باید فرد را قادر سازد که نسبت به خود و محیط خود آگاهی کامل تری داشته باشد.

ارزیابی

خود آگاهی یا اطلاع می تواند آگاهی بیشتری از خصوصیات شخصی داشته باشد. به عنوان مثال، فرد باید بینشی از ارزشها، علایق و استعدادهای خود در زندگی کاری و غیرکاری خود داشته باشد.

او باید از گزینه های شغلی، الزامات آنها و فرصت ها و موانع موجود در محیط زیست آگاه تر شود. ممکن است مردم درک عمیقی از فعالیتهایی که دوست دارند یا دوست ندارند، چالشی که از شغل خود می خواهند داشته باشند. آگاهی اطلاعاتی در مورد نقاط قوت، ضعف، استعداد و محدودیت ارائه می دهد.

همچنین می تواند درک بهتری از تعادل کار، خانواده و تفریحات اوقات فراغت داشته باشد که بهترین نوع زندگی با سبک زندگی دلخواه است. خود آگاهی یا ارزیابی از خود شامل شناسایی و درک علایق، مهارت ها و ارزش های فرد به عنوان پایه ای برای تصمیم گیری شغلی، برنامه ریزی و عمل است. ارزیابی و درک علایق، مهارت ها و ارزش های شما، اولین قدم برای شناسایی مسیر شغلی است که برای شما مناسب است.

تفاوت زیادی بین اشتغال و دنبال کردن شغلی که دوست دارید وجود دارد. تحقیقات نشان داده است که افرادی که مشاغل را انتخاب می کنند که از نزدیک با علایق، مهارت ها و ارزش های خود مطابقت دارند، تمایل دارند در شغل خود راضی تر باشند و از موفقیت شغلی بیشتری برخوردار شوند.

فرایند خودارزیابی نه تنها در پیگیری اولین دوره کارآموزی یا شغل بعد از کالج بلکه در کل زندگی شما هنگام پیشرفت در حرفه خود دارای اهمیت است.

 مدیریت شغلی

 

اکتشافات محیطی

این کمک می کند تا یک فرد از برخی از جنبه های محیط زیست اطلاعات بیشتری کسب کند.

اکتشافات زیست محیطی شامل انواع مشاغل، انواع صنایع، مهارت های لازم و گزینه های شغلی در یک سازمان معین یا مشاغل جایگزین در آینده، تجربه مورد نیاز برای انتقال از موقعیت خط فعلی به سمت کارمندان، گزینه های جایگزین شرکت و تأثیر خانواده در تصمیم گیری های شغلی است.

اثرات سودمند بسیاری از اکتشاف شغلی در مدیریت شغلی وجود دارد:

  • افزایش آگاهی از خود و محیط زیست،
  • بیشتر از خود و شغل انتخاب شده آگاه باشید،
  • به پیشرفت اهداف شغلی کمک می کند،
  • مردم استراتژی های شغلی گسترده تری را توسعه می دهند و در شرایط مصاحبه شغلی مؤثرتر عمل می کنند ،
  • بیشتر از خود و دنیای کار آگاه هستند.
  1. خود آگاهی

اکتشاف آگاهی را افزایش می دهد. آگاهی یک درک نسبتاً کامل و دقیق از خصوصیات و خصوصیات شخصی فرد از محیط مربوطه است. خود آگاهی یک مفهوم اصلی در پیشرفت شغلی است. آگاهی کامل از خود و محیط به فرد اجازه می دهد اهداف و استراتژی های شغلی درست را تعیین کند.

  1. تنظیم اهداف

افراد اهداف شغلی را برای حفظ انگیزه تعیین می کنند، کاری را دارند که باید منتظر باشند و به موفقیت برسند. اهداف شغلی کارآمد دنبال S.M.A.R.T. مدل. یعنی آنها خاص، اندازه گیری، قابل دستیابی و واقع بینانه هستند و یک جدول زمانی دارند.

آگاهی بیشتر از خود و محیط می تواند به فرد در انتخاب یک هدف شغلی برای پیگیری کمک کند. هدف شغلی یک نتیجه مطلوب مرتبط با شغلی است که فرد قصد دستیابی به آن را دارد. هدف ممکن است دستیابی به سمت معاون مدیر کارخانه در یک دوره زمانی مشخص، انتقال به یک موقعیت مهندسی پروژه باشد.

برای ایجاد یک استراتژی مؤثر برای دستیابی به هدف، هدف شغلی باید خاص و مشخص باشد. هدف شغلی یک فرد دریافت سریع پیشرفت است.

اهداف شغلی شامل ارتقاء نیاز به برنامه ریزی و اجرای دقیق دارد. کارمند باید جدول زمانی را تعیین کند و ممکن است نیاز به انجام مراحل اضافی، مانند انجام کارهای اضافی کار، ایجاد رابطه کاری با سایر اعضای بخش و به روز کردن رزومه داشته باشد.

وظایف اضافی که کارمند قبل از کسب ارتقاء باید انجام دهد اهداف کوتاه مدت است و ارتقاء یک هدف بلند مدت است. نوشتن یک جمله در مورد یک هدف یا هدف شغلی در رزومه کاری ما ضروری است.

هدف شغلی بخش مهمی از رزومه است. این بیانیه به کارفرما کمک می کند تا انگیزه شما برای کار را بشناسد، بنابراین آنها می توانند تشخیص دهند که آیا هدف شما مطابق با سازمان آنها و موقعیت موجود است یا خیر.

مدیریت شغلی

  1. توسعه استراتژی

استراتژی طرحی است که برای تحقق آینده مطلوب، مانند دستیابی به یک هدف یا راه حل یک مسئله انتخاب شده است. استراتژی شغلی دنباله ای از فعالیتهایی است که برای کمک به فرد برای دستیابی به هدف شغلی طراحی شده است. استراتژی شغلی یک رویکرد ساختاری در جهت توسعه تواناییها، ابزارها و منابع در سازمان است که به افراد امکان می دهد تا مسیر سفر خود را با موفقیت طی کنند.

ایجاد یک هدف واقعی یا مجموعه ای از اهداف می تواند پیشرفت و اجرای یک استراتژی شغلی را آسان بسازد. بسیاری از سازمان ها برنامه های استراتژیکی صریح و متنوعی را تدوین می کنند که به آنها امکان می دهد اهداف خود را با موفقیت دنبال کنند.

کارشناسان انواع مختلفی از استراتژی هایی را که کارمندان می توانند برای بهبود شانس موفقیت در حرفه خود استفاده کنند، شناسایی می کنند.

به عنوان مثال استراتژی های اصلی عبارتند از: شایستگی در شغل فعلی، مشارکت گسترده، ایجاد مهارت از طریق آموزش، توسعه فرصت، توسعه روابط حمایتی (مربیان، حامیان مالی و همسالان)، ایجاد تصویر و سیاست سازمانی.

  1. اجرای استراتژی

اجرای استراتژی به سادگی فرآیندی است که برنامه ها و استراتژی ها را برای دستیابی به اهداف عملی می کند. اجرای یک استراتژی معقول می تواند پیشرفتی را در جهت اهداف شغلی اعلام شده ایجاد کند.

این مهم است که شما برای اجرای برنامه اقدام شغلی خود اولویت و زمان خود را اختصاص دهید، تا مطمئن شوید که به نتایج دلخواه خود خواهید رسید و متعهد به یک استراتژی یادگیری مادام العمر برای بکارگیری کار خود هستید.

برخی از مراحل که شخص ممکن است برای اجرای برنامه عمل خود نیاز به انجام آن داشته باشد شامل موارد زیر است.

  1. در مورد راههای اجرای برنامه عمل خود و پر کردن هرگونه شکاف در مهارت و تجربه، از سرپرست خود مشاوره بگیرید،
  2. مشارکت در آموزش توسعه کوتاه مدت برای توسعه مهارتهای شناسایی شده،
  3. ثبت نام کنید تا یک مطالعه رسمی تر انجام دهید،
  4. بررسی فرصتهای پنهان چه در داخل و چه در خارج از سازمان، چگونگی توسعه شبکه های خوب در داخل و خارج از سازمان را بررسی کنید،
  5. بدانید که چگونه و چه موقع در مورد حقوق یا شرایط مذاکره کنید و متعهد شوید که یک استراتژی یادگیری مادام العمر را به کار بگیرید.
  1. بازخورد

بازخورد پاسخی است که طرف ارسال کننده درباره پیام می دهد. اجرای یک استراتژی شغلی می تواند بازخورد مفیدی را برای فرد فراهم کند. این بازخورد می تواند فرد را قادر به ارزیابی حرفه خود کند.

سرپرستان بزرگ می دانند که ایجاد انگیزه برای کارمندان چیزی بیش از کاریزما و بینایی است. برای کمک به کارکنان بهترین کار خود را انجام می دهد، یک مدیر عالی در زمان مناسب بازخورد – نوع مناسب را ارائه می دهد. هنگامی که شما یک استاد در ارائه بازخورد موثر، چه مثبت و چه منفی می شوید، به کارکنان خود کمک می کنید مهارت های خود را توسعه داده و عملکرد خود را به حداکثر برسانند.

برای تأیید اثربخشی پیشرفت شغلی، فرد باید بازخورد داشته باشد. دستیابی به یک هدف شغلی با بازخورد تأیید می شود. نکاتی برای بازخورد مؤثر وجود دارد. بازخورد باید خاص، به موقع و صمیمانه باشد.

  1. ارزیابی شغلی

این که فرد در رسیدن به یک هدف پیشرفت کند یا خیر، اجرای یک استراتژی شغلی می تواند بازخورد مفیدی برای فرد ایجاد کند. این بازخورد در رابطه با بازخورد سایر منابع و منابع غیر کاری می تواند به فرد اجازه دهد تا حرفه خود را ارزیابی کند.

ارزیابی شغلی فرآیندی است که توسط آن افراد بازخورد مربوط به شغل را به دست می آورند و از آن استفاده می کنند تا تعیین کنند آیا اهداف و استراتژی های آنها مناسب است یا خیر. ارزیابی شغلی به فرد اجازه می دهد تا دوره شغلی را تحت نظر داشته باشد، عملکردهای سازگار و بازخورد مدیریت شغلی را نشان می دهد.

فرآیند ارزیابی شغلی ممکن است منجر به تجدید ارزیابی در اهداف شغلی شود. اطلاعات اضافی به دست آمده از ارزیابی شغلی به ابزاری دیگر برای اکتشاف شغلی تبدیل می شود که چرخه مدیریت شغلی را ادامه می دهد.

به عنوان مثال، ممکن است متوجه شوید که در بخش های مدیریتی تازه خریداری شده شغل خود عملکرد ضعیفی داشته اید. این ارزیابی ممکن است شما را به فکر تغییر هدف خود سوق دهد. ممکن است دیگر مایل به مدیریت نباشید.

یا ممکن است شما هدف را حفظ کنید، اما استراتژی را مرور کنید. ممکن است انتخاب کنید که مدرک کارشناسی ارشد مدیریت را دنبال کنید. چرخه مدیریت شغلی یک فرایند حل مسئله است. همچنین به عنوان فرآیند تصمیم گیری شناخته می شود.

جمع آوری اطلاعات ضروری است تا افراد بتوانند از خود و دنیای اطراف خود آگاه شوند. اهداف ایجاد می شوند، برنامه ها تدوین و اجرا می شوند و بازخورد به منظور ارائه اطلاعات بیشتر برای مدیریت شغلی در حال انجام بدست می آید.

 

 

کاوشگران بهبود کیفیت –  مشاور مدیریت کسب و کار شما