طرح کسب و کار چیست و چگونه آن را بنویسیم؟
طرح کسب و کار نقشه راه برای راه اندازی و رشد یک تجارت است. طرح کسب و کار می تواند به شما در روشن کردن استراتژی، شناسایی موانع احتمالی راه، تصمیم گیری در مورد منابع کمک کند، و قبل از شروع یک تجارت در ارزیابی عملکرد و ایده ها یا برنامه های رشد به شما کمک کند. هر دلیلی برای نوشتن یک طرح کسب و کار داشته باشید، احتمالاً این کار همچنان مانند یک تکالیف خانه احساس خواهد شد. هنگامی که شغلی را شروع می کنید، لیست کارهای شما زیاد است و کارهایی مانند عکس گرفتن از محصول، ایجاد تبلیغات تبلیغاتی و باز کردن حساب رسانه های اجتماعی خواهد بود.
هر کسب و کاری با یک برنامه رسمی کسب و کار راه اندازی نمی شود، اما بسیاری از بنیانگذاران صرفنظر از عقب انداختن زمان، در مورد ایده خود و بازار مورد نظر برای ورود به آن تحقیق می کنند.اینجاست که نوشتن یک طرح کسب و کار لازم می شود.
طرح کسب و کار چیست؟
طرح کسب و کار سندی است که شرح یک تجارت، محصولات یا خدمات آن، نحوه کسب درآمد، مدیریت و کارکنان آن، تأمین اعتبار آن، مدل عملکرد آن و بسیاری دیگر از جزئیات ضروری برای موفقیت آن است.
هدف از طرح کسب و کار چیست؟
طرح کسب و کار نقشه راه برای راه اندازی و رشد یک تجارت است. سه هدف اصلی یک برنامه کاری کمک به شما در ارزیابی است:
- امکان پذیر بودن ایده
- بینش بازار هدف
- رقابت خود را تحقیق کنید
چرا باید یک برنامه کسب و کار بنویسید؟
سرمایه گذاران برای ارزیابی امکان سنجی یک تجارت قبل از تأمین بودجه، به برنامه های کسب و کار تکیه می کنند. به همین دلیل است که برنامه های کسب و کار معمولاً با گرفتن وام همراه است. اما دلایل مختلف قانع کننده ای برای نوشتن یک طرح کسب و کار وجود دارد، حتی اگر به بودجه نیاز ندارید.
- برنامه ریزی: نوشتن برنامه کاری یک تمرین ارزشمند برای شفاف سازی ایده های شما است و می تواند به شما در درک دامنه شغل خود و همچنین میزان زمان، پول و منابعی که برای شروع کار نیاز دارند، کمک کند.
- ارزیابی ایده ها : اگر چندین ایده در ذهن دارید، یک طرح کسب و کار خشن برای هرکدام می تواند به شما کمک کند تا وقت و انرژی خود را روی آنهایی که بالاترین شانس موفقیت را دارند متمرکز کنید.
- پژوهش : برای نوشتن یک برنامه کاری، باید در مورد مشتری ایده آل و رقبای خود تحقیق کنید – اطلاعاتی که به شما در تصمیم گیری های استراتژیک تر کمک می کند.
- استخدام : برنامه کاری شما یکی از ساده ترین راه ها برای برقراری ارتباط بینایی شما با استخدام های جدید بالقوه است و می تواند به اعتماد به نفس آنها در زمینه سرمایه گذاری کمک کند، به خصوص اگر در مراحل اولیه رشد باشید.
- شراکت : اگر قصد دارید با سایر شرکت ها به همکاری نزدیک شوید، داشتن یک نمای کلی از دید مخاطبان خود و استراتژی رشد شما باعث می شود که تشخیص دهند که آیا تجارت شما مناسب برای آنها می باشد – به خصوص اگر آنها در مسیر رشد خود بیش از شما باشند.
- رقابت : بسیاری از رقابت های برنامه های کسب و کار وجود دارند که جوایزی مانند مربیگری، کمک هزینه یا سرمایه گذاری را ارائه می دهند.
اگر به دنبال یک روش ساختاری برای بیان افکار و ایده های خود و به اشتراک گذاشتن آن ایده ها با افرادی هستید که می توانند تأثیر بزرگی در موفقیت شما داشته باشند، یک طرح کسب و کار نقطه شروع عالی است.
“ایجاد طرح کسب و کار به شما کمک میکند تا” ناشناخته ها “را شناسایی کنید و براحتی شکاف ها را کشف کنید و بتوانید مهارت های خودتان را پیدا کنید.”
نحوه نوشتن برنامه کسب و کار
چند نکته کلیدی که باید آنها را در نظر بگیرید تا به شما در نوشتن یک طرح کسب و کار مؤثر کمک می کند:
- مخاطبان خود را بشناسید. زمانی که بدانید چه کسی برنامه شما را می خواند – حتی اگر شما فقط آن را برای خودتان می نویسید، تا ایده های خود را روشن کنید – می توانید زبان و سطح جزئیات را برای آنها تنظیم کنید. این همچنین می تواند به شما کمک کند مطمئن شوید که مناسب ترین اطلاعات را نوشته اید و می دانید چه بخشهایی را حذف کنید که تاثیرگذار نیستند.
- یک هدف مشخص داشته باشید. اگر هدف شما تأمین بودجه برای مشاغل خودتان می باشد، باید بیشتر کار کنید و یک برنامه کامل تر ارائه دهید.
- در تحقیق سرمایه گذاری کنید. بخش هایی از طرح کسب و کار شما در اصل توسط ایده ها و دیدگاه شما مشخص می شوند، اما برخی از مهمترین اطلاعات مورد نیاز شما نیاز به تحقیق از منابع مستقل دارند. این جایی است که می توانید برای درک اینکه به چه کسی می فروشید، تقاضای محصولات خود را داشته باشید، یا اینکه چه کسی محصولات یا خدمات مشابه را به فروش می رساند، وقت بگذارید.
- کوتاه و نکته را حفظ کنید. مهم نیست که برای چه کسانی می نویسید، برنامه کاری شما باید کوتاه و خواندنی باشد – به طور کلی، نباید بیش از ۱۵ تا ۲۰ صفحه باشد. اگر اسناد اضافی دارید، فکر می کنید ممکن است برای مخاطبان و اهداف شما ارزشمند باشد، آنها را به عنوان ضمائم در نظر بگیرید.
- لحن، سبک و صدا را ثابت نگه دارید. این کار را به شخص مجزایی بسپارید تا بتواند به بهترین وجه برنامه را بنویسد و زمان لازم برای ویرایش صحیح این طرح را قبل از توزیع، مدیریت کند.
چگونگی ایجاد طرح کلی کسب و کار
طرح کسب و کار خود را با یک طرح کلی ساختار یافته و جزئیات کلیدی درباره آنچه که در هر بخش می خواهید بگنجانید انجام دهید و این اولین و بهترین کاری است که می توانید انجام دهید. طرح کلی گام مهمی در روند نوشتن یک طرح کسب و کار است. در اینجا یک طرح کلی، طرح کسب و کار آمده است:
- خلاصه اجرایی
- درباره شرکت
- تحلیل بازار
- محصولات و خدمات
- برنامه ی بازاریابی
- طرح تدارکات و عملیات
- برنامه مالی
شما همچنین می توانید با یک الگوی طرح کسب و کار شروع کنید و از آن برای آگاهی از ساختار برنامه خود استفاده کنید.
در هر بخش از برنامه کاری خود چه مواردی را لحاظ کنید
اکنون که یک طرح کلی را دارید، زمان آن رسیده است که آن را پر کنید. ما آن را به صورت جداگانه تقسیم می کنیم تا به شما در ساخت برنامه خود به صورت مرحله به مرحله کمک کنیم.
خلاصه اجرایی
خلاصه عملکرد خوب یکی از مهمترین بخش های برنامه شما است، این آخرین بخش است که باید بنویسید.
هدف از خلاصه اجرایی این است که همه چیزهایی را که دنبال می کنید تقطیر کنید و یک بازنگری سطح بالا از کسب و کار خودتان به بازرسان کوتاه مدت (به عنوان مثال، سرمایه گذاران بالقوه) بدهید که آنها را ترغیب به مطالعه بیشتر کند. باز هم، این یک خلاصه است، بنابراین نکات کلیدی که در هنگام نوشتن برنامه خود کشف کرده اید را برجسته کنید. اگر در حال نوشتن اهداف برنامه ریزی خود هستید، می توانید خلاصه را بطور کامل رد کنید.
خلاصه اجرائی نباید بیشتر از یک صفحه شود. مسلماً، این محدودیت فضایی می تواند فشار در همه اطلاعات برجسته را کمی تنش زا کند اما غیرممکن نیست. خلاصه اجرایی برنامه کاری شما باید شامل موارد زیر باشد:
- مفهوم تجارت : تجارت شما چه می کند؟
- اهداف و چشم انداز کسب و کار : تجارت شما می خواهد چه کاری انجام دهد؟
- توضیحات و تمایز محصول : چه چیزی می فروشید و چرا فرق می کند؟
- بازار هدف : به چه کسی می فروشید؟
- برنامه ی بازاریابی : چگونه می خواهید برای دستیابی به مشتریان خود برنامه ریزی کنید؟
- وضعیت مالی فعلی : در حال حاضر چه درآمدی کسب می کنید؟
- وضعیت مالی پیش بینی شده : پیش بینی درآمد شما چیست؟
- سؤال : چقدر پول درخواست می کنید؟
- تیم : چه کسی درگیر مشاغل است؟
درباره شرکت
این بخش از برنامه کاری، شما باید به دو سؤال اساسی پاسخ دهید: شما کی هستید و قصد دارید چه کاری انجام دهید؟ پاسخ دادن به این سؤالات، مقدمه ای را در مورد اینکه شما چه شغلی دارید، چرا متفاوت هستید، چه چیزی را در نظر دارید، و چرا شرط بندی مناسب برای سرمایه گذاری دارید، ارائه می دهد.
روشن کردن این جزئیات یک تمرین مفید است حتی اگر شما تنها شخصی باشید که قصد دیدن آنها را دارید. این فرصتی است که شما اصول، آرمان ها و فلسفه های فرهنگی برخی از جنبه های نامشخص تجارت خودتان را روی کاغذ بنویسید. در اینجا برخی از مؤلفه هایی که باید در نمای کلی شرکت خود درج کنید ذکر شده:
- ساختار کسب و کار شما (آیا شما یک مالکیت شخصی ، مشارکت عمومی ، مشارکت محدود یا یک شرکت ادغام شده هستید؟)
- ماهیت تجارت شما (چه چیزی می فروشید؟)
- صنعت شما
- چشم انداز، رسالت و ارزش های کسب و کار شما
- اطلاعات پیش زمینه در مورد شغل یا سابقه آن
- اهداف کسب و کار، چه کوتاه مدت و چه بلند مدت
- تیم شما، از جمله پرسنل کلیدی و حقوق آنها
برخی از این نکات عبارتند از واقعیت، اما برخی دیگر به تعریف کمی بیشتر نیاز دارند، به خصوص هنگامی که صحبت از دید، مأموریت و ارزشهای تجارت شما به میان می آید. این جایی است که شما شروع به فراهم کردن هسته اصلی شغل خودتان، آنچه را که می خواهید انجام دهید، پایه ای که برای آن در نظر میگیرید، می کنید.
بنابراین برای تعریف ارزش های خودتان، به تمام افرادی که شرکت شما در قبال آن پاسخگو هستند، از جمله مالکان، کارمندان، تأمین کنندگان، مشتریان و سرمایه گذاران فکر کنید،. اکنون در نظر بگیرید که چگونه می خواهید با هر یک از آنها تجارت برقرار کنید. وقتی لیست می کنید، ارزشهای اصلی شما باید شروع به ظهور کنند. وقتی ارزشهای خود را بشناسید، می توانید بیانیه ماموریت را بنویسید. بیانیه شما باید به شکلی قانع کننده، در مورد اینکه چرا تجارت شما وجود دارد توضیح دهد و نباید بیش از یک جمله باشد.
سپس، بیانیه چشم انداز خود را بنویسید: هنگامی که چشم انداز خود را به دست آوردید، چه تأثیری در کسب و کارتان در جهان دارید؟ این تأثیر را به عنوان ادعا علامت گذاری کنید – جمله را با “ما می خواهیم” شروع کنید و شما به یک شروع خوب پایان دهید. بیان دیدگاه شما برخلاف گفته ماموریت شما می تواند طولانی تر از یک جمله واحد باشد، اما سعی کنید حداکثر آن را به سه مورد حفظ کنید. بهترین بیانات دیدگاه مختصر هستند.
سرانجام، نمای کلی شرکت شما باید شامل اهداف کوتاه مدت و بلند مدت باشد. اهداف کوتاه مدت به طور کلی باید طی سال آینده قابل دستیابی باشد، در حالی که یک تا پنج سال پنجره خوبی برای اهداف بلند مدت است. مطمئن شوید که تمام اهداف شما S.M.A.R.T است. خاص، اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و محدود.
تحلیل بازار
گفتن این که بازار شما می تواند تجارت شما را خراب یا بشکند، اغراق نیست. ابتدا بازار مناسبی را برای محصولات خود انتخاب کنید – با تعداد زیادی از مشتریانی که محصول شما را می فهمند و به آن احتیاج دارند، شما میتوانید به موفقیت برسید. اگر بازار اشتباهی را انتخاب کرده اید و یا بازار مناسبی را در زمان اشتباه انتخاب کردید، ممکن است خود را برای یافتن هر فروشی درگیر کنید.
تحلیل بازار بخش مهمی از برنامه کاری شما است، شما همیشه میخواهید که هر کسی آن را بخواند.
به همین دلیل است که تجزیه و تحلیل بازار بخش مهمی از طرح کسب و کار شما است، چه بخواهید آن را بخوانید یا نه. این باید شامل یک نمای کلی از میزان تخمین بازار شما برای محصولات شما، تجزیه و تحلیل موقعیت کسب و کار شما در بازار و نمای کلی از چشم انداز رقابتی باشد. تحقیقات دقیق در مورد نتیجه گیری های شما هم برای ترغیب سرمایه گذاران و هم برای تصدیق مفروضات شخصی خود در حین کار با برنامه خود مهم است.
بازار بالقوه شما چقدر بزرگ است؟
بازار بالقوه تخمینی از میزان نیاز افراد به محصول شما می باشد. اگرچه تصوری از آمار فروش بالا بسیار هیجان انگیز است، می خواهید از اعتبار مستقل برای استفاده در بازار بالقوه خود استفاده کنید. از آنجا که این می تواند یک روند هولناک باشد، در اینجا چند نکته کلی برای کمک به شما در شروع تحقیقات ارائه شده است:
- مشخصات مشتری ایده آل خود را بفهمید، به خصوص که مربوط به جامعه ای است.
- روند و صنعت مربوطه را تحقیق کنید.
- حدس های آگاهانه را ایجاد کنید.
تجزیه و تحلیل SWOT
تجزیه و تحلیل SWOT نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای شما را بررسی می کند. بهترین چیزها در مورد شرکت شما چیست؟ تو چقدر خوب نیستی؟ از چه تغییراتی در بازار یا صنعت می توانید استفاده کنید و به فرصت تبدیل شوید؟ آیا عوامل بیرونی توانایی شما برای موفقیت را تهدید می کنند؟
این شکستها اغلب به صورت یک شبکه ارائه می شوند که نقاط پررنگ در هر بخش اطلاعات مربوطه را نشان می دهد، بنابراین احتمالاً می توانید از نوشتن پاراگراف های کامل در اینجا پرش کنید. نقاط قوت و ضعف – هر دو عامل داخلی شرکت هستند، که در ردیف بعدی فرصت ها و تهدیدها وجود دارد.
حتما بخوانید : تجزیه و تحلیل SWOT چیست ؟
تحلیل رقابتی
سه عامل مهم وجود دارد که می توانید از طریق رقابت برای تمایز مشاغل خود استفاده کنید:
- برتری هزینه : شما می توانید با ارائه قیمت های پایین تر از اکثر رقبا، سود خود را به حداکثر برسانید.
- تمایز : محصول یا خدمات شما چیزی را متمایز از برتری هزینه فعلی در صنعت و بانک های خود ارائه می دهد که بر اساس منحصر به فرد بودن شما باشد.
- تمرکز : شما بر روی یک بازار هدف بسیار خاص تمرکز می کنید و قبل از حرکت به یک بازار گسترده تر، بر ایجاد کشش با مخاطبان کوچکتر تمرکز می کنید.
برای آنکه بفهمید کدام یک بهترین و مناسبترین می باشد، باید شغل خود و همچنین چشم انداز رقابتی را درک کنید.
شما حتی در بازار با یک محصول نوآورانه رقابت خواهید داشت، بنابراین مهم است که یک طرح اجمالی رقابتی را در برنامه کاری خود قرار دهید. اگر وارد یک بازار مستقر شده اید، لیستی از معدود شرکت هایی را که رقبای مستقیم در نظر می گیرید و چگونه می خواهید محصولات و تجارت خود را از محصولات آنها متمایز کنید، درج کنید.
شما همیشه با یک محصول خلاقانه همیشه در بازار رقابت خواهید داشت.
اگر وارد بازاری می شوید که نمی توانید به راحتی رقبای مستقیم را شناسایی کنید، رقبای غیرمستقیم خود را در نظر بگیرید – شرکت هایی که کالاهایی را ارائه می دهند که جایگزین شما هستند. به عنوان مثال، اگر شما یک قطعه جدید از تجهیزات آشپزخانه را می فروشید، بسیار ساده است که بگویید چون محصول شما جدید است، شما هیچ رقابتی ندارید. در نظر بگیرید که مشتریان بالقوه شما برای حل همان مشکلاتی که محصول شما حل می کند چه می کنند.
حتما بخوانید : مزیت رقابتی چیست ؟
محصولات و خدمات
محصولات یا خدمات شما در اکثر زمینه های طرح کسب و کار شما برجسته خواهد بود، اما ارائه بخشی که جزئیات کلیدی در مورد آنها را برای خوانندگان علاقمند نشان می دهد مهم است. اگر میخواهید کالاهای زیادی را بفروشید، می توانید اطلاعات کلی تری در مورد هر یک از خط تولید خود ارائه دهید. اگر میخواهید فقط چند مورد بفروشید، باید درباره هر یک اطلاعات دقیق تری ارائه دهید. همچنین توجه داشته باشید که محصولات از کجا می آیند که می تواند منبع متفاوتی داشته باشند.
تقسیم مشتری
مشتری ایده آل شما که به عنوان بازار هدف شما نیز شناخته می شود، پایه و اساس برنامه بازاریابی شما است. شما می خواهید مشتری را در هنگام تصمیم گیری های استراتژیک نگه دارید و به همین دلیل مرور کلی از افراد مهم برای درک و در برنامه خود مهم است.
برای ارائه یک مرور کلی درباره مشتری ایده آل خود، تعدادی از مشخصات کلی مشتری را شرح دهید. تقسیم مشتری اغلب شامل موارد زیر است:
- جایی که زندگی می کنند
- دامنه سنی آنها
- سطح تحصیلات آنها
- برخی از الگوهای رفتاری متداول
- چگونه آنها وقت آزاد خود را سپری می کنند
- جایی که آنها کار میکنند
- از چه فناوری استفاده می کنند
- چقدر درآمد دارند
- جایی که آنها معمولاً شاغل هستند
- ارزش ها، عقاید و عقاید آنها
این اطلاعات وابسته به آنچه شما می فروشید متفاوت خواهد بود، اما شما باید به اندازه کافی مشخص کنید که بدون شک می خواهید به چه کسی برسید و مهمتر از همه، چه مشتریانی را بسته به ارزش هایشان انتخاب می کنید. به عنوان مثال، یک دانشجوی کالج نسبت به یک مدیر ۵۰ ساله در یک شرکت دارای علائق، عادات خرید و حساسیت به قیمت ها است. برنامه و تصمیمات کسب و کار شما بسیار متفاوت خواهد بود و براساس آن مشتری ایده آل شما کدام یک خواهد بود.
برنامه ی بازاریابی
تلاشهای بازاریابی شما مستقیماً توسط مشتری ایده آل شما مشخص می شود. برنامه شما باید تصمیمات فعلی و استراتژی آینده شما را با تشریح مناسب بودن ایده های شما برای مشتری ایده آل ترسیم کند. به عنوان مثال، اگر قصد دارید سرمایه گذاری زیادی برای تبلیغات در اینستاگرام بکنید، ممکن است منطقی باشد که آیا اینستاگرام گزینه مناسبی برای مخاطبان شما است، اگر اینگونه نباشد، ممکن است علامتی برای تجدید نظر در برنامه بازاریابی شما باشد.
بیشتر برنامه های بازاریابی شامل اطلاعات مربوط به چهار موضوع اصلی است. میزان جزئیات شما در مورد هر کدام از اینها به کسب و کار شما و مخاطبان برنامه شما بستگی دارد.
- قیمت : قیمت محصولات شما چقدر است و چرا تصمیم خود را گرفته اید؟
- مجصول : چه چیزی را می فروشید و چگونه آن را در بازار متمایز می کنید؟
- تبلیغات : چگونه محصولات خود را در مقابل مشتری ایده آل خود قرار می دهید؟
- محل: محصولات خود را در کجا می فروشید؟
تبلیغات ممکن است بخش عمده ای از برنامه شما باشد زیرا شما می توانید با جزئیات بیشتری در جزئیات تاکتیکی فرو بروید، اما سه زمینه دیگر باید حداقل به طور خلاصه تحت پوشش قرار گیرند، هر یک از اهرم های مهم استراتژیک در ترکیب بازاریابی شما است.
طرح تدارکات و عملیات
تدارکات و عملیات جریان کاری است که شما برای اجرای ایده های خود به کار می گیرید. اگر برای اهداف برنامه ریزی خود برنامه اقتصادی می نویسید، این هنوز هم یک بخش مهمی است که باید در نظر بگیرید، حتی اگر ممکن است نیازی به همان سطح جزئیات را نداشته باشید که گویی به دنبال سرمایه گذاری هستید.
تمام قسمت های عملیات برنامه ریزی شده خود را پوشش دهید، از جمله:
- تهیه کنندگان : مواد اولیه مورد نیاز برای تولید را از کجا تهیه می کنید یا محصولات شما در کجا تولید می شود؟
- تولید : آیا محصولات خود را تولید، عمده فروشی یا رها خواهید کرد؟ چه مدت طول می کشد تا محصولات شما تولید شود و آنها را به سمت شما ارسال کند؟ چگونه یک فصل شلوغ در تقاضا را اداره خواهید کرد؟
- امکانات : شما و اعضای تیم کجا کار خواهید کرد؟ آیا قصد دارید یک فضای خرده فروشی فیزیکی داشته باشید؟ اگر بله، کجا؟
- تجهیزات : برای راه اندازی به چه ابزار و فناوری نیاز دارید؟
- حمل و نقل و تحقق : آیا شما تمام وظایف تحقق را بر عهده خواهید داشت یا از یک شریک تحقق شخص ثالث استفاده خواهید کرد؟
- فهرست : چقدر فهرست را در دستتان نگه می دارید و در کجا ذخیره می شود؟ در صورت لزوم چگونه آن را به شرکا ارسال خواهید کرد و چگونه می توانید موجودی ورودی و خروجی را پیگیری کنید؟
این بخش باید به خواننده شما نشان دهد که درک کاملی از زنجیره تأمین خود و برنامه های احتمالی نیرومند برای پوشش عدم اطمینان احتمالی دارید. اگر خواننده شما خودتان هستید، باید مبنایی برای تصمیم گیریهای مهم دیگر را به شما بگذارد، مثل اینکه قیمت محصولات خود را برای تأمین هزینه های برآورد شده خود تعیین کنید.
برنامه مالی
مهم نیست که ایده شما چقدر عالی باشد و فارغ از تلاش، زمان و پولی که سرمایه گذاری می کنید، یک تجارت بر اساس امکان سنجی مالی خود زندگی یا از بین می رود. در پایان روز، مردم می خواهند با شغلی که انتظار می رود برای آینده قابل پیش بینی باشد، کار کنند.
سطح جزئیات مورد نیاز در برنامه مالی شما به مخاطب و اهداف شما بستگی دارد، اما به طور معمول سه دیدگاه اصلی مالی خود را در نظر بگیرید: صورت درآمد، ترازنامه و صورت جریان پول. همچنین ممکن است مناسب باشد که پیش بینی های مالی را نیز را در نظر بگیرید.
صورت حساب درآمد
صورت درآمد شما به گونه ای طراحی شده است که خوانندگان شما میتوانند در یک بازه زمانی معین، به منابع و هزینه های درآمد شما توجه کند. با استفاده از آن دو قطعه اطلاعات، آنها می توانند خط اصلی مهم یا سود یا ضرر کسب و کار شما را در طی آن زمان تجربه کنند. اگر هنوز شغل خود را راه اندازی نکرده اید، می توانید پیش بینی همان اطلاعات را جمع کنید.
ترازنامه
ترازنامه شما نگاهی به میزان ارزش سهام شما در تجارت دارد. از یک طرف، کلیه دارایی های کسب و کار خود (آنچه را متعلق به شماست) و از طرف دیگر تمام بدهی های خود (آنچه را مدیون هستید) لیست می کنید. این یک تصویر لحظه ای از حقوق صاحبان سهام تجارت شما را ارائه می دهد، که به این صورت محاسبه می شود:
دارایی – بدهی = حقوق صاحبان سهام
بیانیه جریان نقدی
صورت جریان وجه نقد شما شبیه به صورت درآمد شما است و یک تفاوت مهم دارد: هنگام جمع آوری درآمد و هنگام پرداخت هزینه ها به حساب می آید.
وقتی پول نقدی که وارد شرکت کردید بیشتر از پول نقدی است که شما از شرکت خارج کرده اید، جریان پول نقد شما مثبت است. و بالعکس، جریان پول شما منفی است. در حالت ایده آل، صورت جریان نقدی شما به شما کمک می کند تا ببینید پول کم است، هنگامی که ممکن است مازاد داشته باشید، و در جایی که ممکن است شما نیاز به یک طرح احتمالی برای سرمایه گذاری جهت حفظ قرض های تجارت خود دارید.
برنامه ریزی یک پایه محکم برای رشد به شما می دهد
یک طرح کسب و کار می تواند به شما کمک کند تا مراحل روشن برای شغل خود را شناسایی کنید، حتی اگر هرگز برنامه ریزی برای جذب سرمایه گذار نکنید — و این به شما کمک می کند تا قبل از تبدیل شدن به مسئله، شکاف هایی را در برنامه خود مشاهده کنید.
کاوشگران بهبود کیفیت – مشاور مدیریت کسب و کار شما